صفر مطلق+۴۴

گر چه حالم خوب نبود و حسابی گلوم درد می کرد و همه اش دارو می خوردم و خوابالو بودم اما دیشب و امشب خیلی بهم خوش گذشت!!! 

 

گرچه پایه ی ژله ی رنگین کمانی که درست کردم کامل نگرفته بود اما اینقدر رنگی رنگی و خوشمل شده بود که کلی کیف کردم.... 

 

گرچه جای یه حسایی جای یه آدمایی خیلی خالی بود اما یادشون کردم و یادشون کردیم و توی دلامون حضورشونو حس کردیم و آروم بودیم.... 

 

از همه قسمتاشم قشنگ تر این بود که با عموم یه سر رفتیم خونه ی بابا بزرگ و مامان بزرگم و کلی اونجا هم بهم خوش گذشت و حس خیلی خوبی داشتم....دوستشون دارم....بیش از همیشه.... 

 

اینم عکس کادوهایی که با کمک دوست جونم گرفته بودم 

 

 

ایشون جناب اژدها تشریف دارن که چشمای احمقشون منو کشته کلاْ 

 

 

 این جنابعالیمونم که از ظواهرشون بر میاد میمون با کلاس می باشن و کلاه شونو ببینید تو رو خدا!!!!! 

 

 

اینم کلاْ میزش بود و دلیل اینکه هیچ کدوم تزئین ندارن اینه که بنده فکر اینجاشو دیگه نکرده بودم و یادم رفته بود و کلا نمیشه که همه ی بار زندگی روی دوش من باشه خو!!!....بعدشم تا من رفتم دو تا شمع وردارم بیارم اهل خونه هر ظرف دم دستشون رسید استفاده کردن و ترسیدیم اگر جاشو عوض کنیم بد شه....شما به رنگین کمون توجه کن وقتی برش لایه لایه زدیم خیلییییی جالب رنگا معلوم میشد و بنده کلی کلاس گذاشتم!!!!(لازم به ذکره اولین باره من از این کارا کردم ها....من اصولا از مهمونی دادن فقط قسمت سلام علیک کردن رو به عهده می گرفتم حالا این بار دیگه یک کمی ناپرهیزی کردیم!!!

نظرات 10 + ارسال نظر
Nima جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ب.ظ http://nimacruise.blogsky.com

بنده مامو هویت هستم . گزارش شده دو نفر از هم وطنان عزیزمان بی هویت موندن این شد که اومدیم هویتشون رو معلوم کنیم .
با اجازتون اگه میشه یه بشقاب از اون کیک و ژله رو هم بذارین تا در حین انجام وظیفه بیکار نباشیم .
اون اولیه که احتمال ۹۹ درصد و نصفی سرندپیتی میخوره باشه !!! شباهت بسیار زیادی ایشون با جناب سرندپیتی دارن .
و اما دومیه !
بهش میخوره موجود خبیث و پلیدی باشه ! (مخوف هم جزءش میشه)
بهتون توصیه میکنم به شدت ازش فاصله بگیرین بخاطر اینکه خیلی خطرناکه !!!
به چشماش دقت کنین ..‌!!! چقدر پلیدانه داره به دوربین نگاه میکنه !!!

ببخشیناااااا کی گفته این بچه های معصوم هویت ندارن؟؟؟ مگه من مردم؟؟؟؟ خو میگفتین می رفتم شناسنامه هاشونو می اوردم ختمتتون!!!!
شوما ژله میل کن تا من برم بیارم....
یعنی واقعا جرئت کردی به چشمای دختر کش میمون من بگی خبیث؟؟؟ خدایی خیلی دلیرانه بود!!!!۱
خیلیییییی این کامنت رو دوست داشتم ممنونم....لطف کردی

لیلی شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ق.ظ

وای شیما.عروسکا....
دوست داشتن؟خوششون اومد؟
میبینم کدبانو شدی خانوم.

آره..... و میدونی چی جالب بود؟؟؟ اینکه هر کدوم دقیقا عاشق همونی شدن که مال خودشون بود!!!! و وقتی فهمیدن همون مال خودشونه اینقد ذوق کردن....
میسییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

محمد شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:15 ق.ظ

سلام!
دوستت دارم خیلی کارات ناز شده بووووووووس

مرسییییییییی

محمد شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:16 ق.ظ

سلام!
دوستت دارم خیلی کارات ناز شده بووووووووس

افسانه شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ب.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام شیما جون
بابا باسلیقه
مادنبال رنگین کمون تو آسمونا بودیم خونه ی شما چکار می کنه؟

معلوم شد که ما دزدیدیمش؟؟؟
سعی داشتم خیلی زیر پوستی باشه که معلوم نشه که

نانا یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ق.ظ http://www.ranaei.blogfa.com


والا نیدونم نفهمیدم تفلد کی بود خووو:(


اما عروسکا خوشکل وبد
ژله هم معرکه بود در حد تیم ملیییییییییییییییی

تولد دختر عموم بود عسیسم....توی پست قبل گفته بودم که عموم میاد!!!!....
میسی....البته کوووو تا مثل ژله های خومشزه ی شما بشه

محی خانومی دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ق.ظ

آخه چقد ناز بودن این آقای اژدها و آقای میمون!!
فوق العاده بودن..

لیلی دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ق.ظ

احیانا نگران من نیستی که؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخی. پس صدات حسابی خنده دار شده.
انشاالله زودی خوب بشی.
آجی جوشونده بخور. چهارتخمه.

نانا دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ب.ظ

واسه پست تازه بدون کامنت دونی
منم بات هم دردم سرما خوردم بدجور:((
آخه چراااااا


راستی بوووووس

رازقی سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ق.ظ

وااااااای من عاشخ اون میمونه شدم.
به به. دختر خونه چه هنرمند بوده و ما خبر نداشتیم. الان بهتری گلم؟

نوچ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد