زاده ی آفتاب هستم و از تبار مرداد!
اهل ناکجا آباد دل، از سرزمین عاشقی و انتظار....چشم به جاده ها دارم تا آن روز موعود....روزی که از راه می رسد و رویا به واقعیت گره می خورد...
می نویسم برای به خاطر سپردن فراز و فرودهای این راه....برای ثبت قصه ی اشک ها و لبخند ها...
ادامه...
بوسسسس
ای باباااااااااااااااااا...چی قسمت نبود!!!!بدو همشو بنویسسسسس..![](http://www.blogsky.com/images/smileys/018.gif)
تو که میدونی یهو میپره ی کپی ازش بگیر دیگه...چیکار کنم از دستت من؟
سخته آخهههههههههههههههههههههههههههه
یادم رفت آخه....فکر نمیکردم اینطور شه یهو....
باشه می نویسم آجی...می نویسم دعوا نکن دیه