ایرانسل دوستت داریم!

من امروز کشف مهمی کردم 

اینکه این سرویس خطوط ایرانسل همه اش به فکر مردم می باشد و کلهم برای رضای خدا و در راه کمک به مردم عمل میکنه   

میگی نه خوب گوش کن. 

 

۱)۳شنبه ی گذشته بعد از کلینیک(وقتی یه روز کاری شلوغ رو گذروندم تا تمام شه و با یکی از بهترین دوستام بعد از مدتها صحبت کنم): 

تماس اول: مشترک ام تی ان ایرانسل مورد نظر در حال مکالمه است لطفا برو بعدا بیا 

تماس دوم:بوق بوق بوق بوق 

تماس سوم:بوق بوق بوق 

تماس چهارم: مشترک ام تی ان ایرانسل مورد نظر در دسترس نمی باشد شوما پیداش کردی یه خبرم به ما بده  

تماس پنجم:بله؟(این صدای قشنگ دوست جونیم بود بعد از کلییییی وقت) 

 من:سلاااااااااااااااام....چطوری؟؟؟خوبی عسیسم؟؟؟ 

دوستم: آلو؟؟؟ شیما؟؟؟خوبی؟؟؟ 

من:آره عزیزم من خوبم...تو چطوری؟ 

دوستم:شیما؟....کوشی؟ 

من:آلو؟ مگه صدامو نمیشنوی؟ 

دوستم:شیما؟ 

من:آلو؟ 

دوستم: صدات نمیاااد 

من: تق!!!(قطع کردم) 

 .... 

تماس ششم یک ربع بعد توسط دوستم:  

شیمایییی کجایی چندین بار تماس گرفتم هی گفت مقدور نیستی...ورپریده چیکار میکردی که مقدور به پاسخگویی نبودی 

من:آلو؟ 

دوستم:اااا...حالا نوبت تو شد 

من: آلو؟ 

دوستم با نهایت عصبانیت:تق! 

... 

تماس هفتم:مشترک ام تی ان ایرانسل مورد نظر از شبکه خارج شد عمراْ دیگه دستت بهش نمیرسه!!!  

 

و  نتیجه اینکه من گوشی رو پرت کردم اون طرف و قید این مکالمه رو زدم! 

فکر کنم دوستم هم به همین نتیجه رسیده بود. 

 

 

***روز جمعه: تماس با عموی گرام وقتی خارج از شهر بودن: 

تماس اول: آلو؟..سلام عمو جونم خوبید؟خوش میگذره؟... 

(همه چی تا ۵ دقیقه خوب بود...و اما بعد...) 

من:آلو؟عمو؟...صداتون رفت! 

عمو:خانومی؟؟؟...صدای منو داری؟؟؟ 

من:عمو؟؟؟ واضح نیست حرفاتون 

(دینگ دینگ...یعنی مشترکین گرامی دیگه بسه برین پی کار و زندگیتون وقت مکالمه ی شما به پایان رسید...ده برو دیگه...

  

تماس دوم :عمو....۵ دقیقه بعدش 

عمو:شیما جان؟ 

من:بله؟..آلو؟ 

عمو:آلو؟ 

من:تق! 

(خوب چیه...خسته شدم از دستش دیگه...وقتی نخواد خط بده نمیده حالا هی بگو آلو!

 

 

تماس سوم: من...۳ ساعت بعد: 

من: سلام عمو جون 

عمو:...(صداش نمی اومد) 

من: تق! 

....منصرف شدیم از تماس و فهمیدیم که میشه با خطوط ثابت این ارتباط رو برقرار کرد(از بس که من پرروام دیگه) 

 

***امروز...در حال تماس با یکی از دوستان بسیار عزیزم: 

هر مکالمه ۵دقیقه بیشتر شوگون نداشت مخابرات قطع میکرد....کلمات یک در میون نا مفهوم بود و وضوح نداشت در نتیجه تمام مدت روی اعصاب همدیگه بودیم... و اشتباه فهمیدن ها کم کم داشت اعصابمون رو به فنا میداد....در نتیجه این بار بدون دخالت ایرانسل و فقط با حمایت های بی دریغش خودمون به این مهم دست یافتیم که تا دعوا نشده یه راه دیگه رو برای ارتباط انتخاب کنیم و گرنه که کم کم اوضاع میریزه به هم!!!....و به خوبی و خوشی قطع کردیم رفتیم دنبال کار و زندگیمون... 

 

این شرح ما وقع(حال کردی بلدم بزرگونه حرف بزنم؟؟؟) بود بر هنرهای بسی گرانبهای ایرانسل عزیز...که اینقدر رو اعصاب ما اسکیت سواری میکنه که تماس های ۱ ساعته و بلکه بیشتر ما در ۵ دقیقه خلاصه شده و بقیه اش رو میبخشیم در راه رضای خدا...  

 

عمراْ اگر اهل منزل یا دوستان یا اون زلزله ای که قرار بود بیاد و منو متحول کنه نمیتونستن به این زودی همچین نتیجه ای بدن که میزان مکالمات من تا این حد تغییر کنن... 

فقط گاهی یک کمی دلم برای این w700 بینوا میسوزه که با هر بار قطع تماس و اینا شوت میشه توی دیوار یا روی این پارکتا 

(این پارکتشو گفتم که تاکید کنم ما الان دیگه خونه مون پارکته هااااااا...فک کن)

نظرات 13 + ارسال نظر
best4iran یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:07 ب.ظ http://best4iran.co.cc

سلام چه وبلاگ زیبایی دارید!!!
میتونید یه سری به من بزنید
خوشحال میشم!

بله...میتونیم.
:دی

شیما دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:40 ق.ظ

ایرانسل که حرف نداره.تازه دیدی یه کدایی داره که وقتی یارو نخواد با آدم حرف بزنه وارد میکندشون بعد یه زنه میاد دروغکی میگه شماره گرفته شده اشتباه است
تازه باحالتر از اون اینه که برای اینکه اس ام اس به ایرانسل برسه باید یه ۱۰-۱۲تا کاراکتر کمتر از کاراکترای مجاز یه صفحه بنویسی تا سند بشه وگرنه یا تا آخر عمرت باید وایسی تا دلیور بشه یا اینکه یه اس ام اس یه خطی دیگه ام بدی.(البته اس ام اس نده پیامک )
راستی اون یکه که خط پنجمت نوشتی دو و سش کجان؟!
بابا بچه پولدار.خونه ای که کفش پارکت باشه چه شکلیه؟! خوب منم میخوام

ایرانسل ایرانسله دیگه:دی....تکه کلاْ....از هر نظر....
حالا تو این همه خط رو ول کردی افتادی دنبال اون ۲ و ۳؟؟؟؟
عجبا...هی میگم به عمق مطلب توجه کن هی شوما میزنی به حاشیه!!!!!....حالا یعنی حتما باید بگم یادم رفت بقیه شو شماره بزنم؟؟؟؟...

واییییی اگه بدونی....خونه ای که کفش پارکته یه شکل خاصیه....مثلا درش از سقف باز میشه....روی دست راه میرن توش...کل خونه شیشه ایه...یه طرف ویوش دریاست یه طرف جنگل(view)
الان گرفتی چی شد؟

پانته آ دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:44 ق.ظ

من یادم نیس ولی فک کنم تو نظر قبلیه جای اسمم اسم تورو نوشتمالبته شایدم اسم خودمو نوشته باشم.حالا اگه اشتباه بود.اون پانته آه نه شیما

میبینم که دچار دوگانگی با هویتت شدی...
ببین من منم تو تویی...دیگه من و با خودت اشتیباه نگیریاااا...
و گرنه میشی من!!!...اونوقت حتی عزرائیل هم واست اشک میریزه ها....نکن عزیز من نکن...

سحربانو دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:05 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

اه گفتی و ما رو یاد قدیما انداختی:)
از دست این ایرانسل مسخره ، کلا نبودنش بهتر از بودنشه:)

دقیقاْ

سحربانو سه‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:59 ق.ظ http://samo86.blogsky.com

از همه مغازه هایی که وسایل شیرینی پزی دارن می تونی پیدا کنی ، بعضی از سوپر مارکت ها هم دارن:)

متشکریم کدبانووووو جونم

یـــــک سه‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:12 ب.ظ

سلام بر شیمایی که خانه اش پارکت می باشد و ایرانسل را دوست دارد!
(می خوام سورپرایزت کنم و به همین سلام یه خطی اکتفا کنم! )

یعنی کدوم شیما اونوقت؟؟؟؟
هان؟؟؟؟؟
با کی بودی؟؟؟؟

زهرا چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:55 ق.ظ

سلام گلک. می بینی به جای گل کوچیک چه کلمه ی جمع و جوری پیدا کردم؟؟؟ به هر حال شاعر میگه، نه شاعر نمیگه خود خوبم میگه زین پس به جای واژه ی نامناسب ایرانسل اگه ایرانول به کار برده شود مناسب است. آخه اگه دقت کرده باشی از وقتی ایرانسل اومده بیمارس سل زیاد شده. حالا به هر جهت ایناییو که گفتی منم باهاشون برخورد کردم ولی هر چی خواستم آشنایی ندم آخرش خودشونو چسبوندن به من که یعنی باهم آشناییم. خدا به همه ی این ملت صبر عطا نماید.

به به...
میبینم که هی واژه یابی میکنی عسیسسسسسسسس:دی
ای بابا...پس انگار اپیدمیه!!!...
فکر کنم بدتر از این آنفولانزای نوع آ
آمین!

پانته آ چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 ق.ظ http://bisedayebiseda.blogsky.com

خوب مثل اینکه شیما نوشته بودم
ااااااااااااااااا.پس چقد خونتون باکلاسه.چه قصریه.کاش مام بهجای یکی از کاشیامون پارکت داشتیم.یدونشم واسه ما دنیاییه
راستی دیدی چه بچه حرف گوش کنیم آدرس نوشتم
فهلا

و بلاخره پانته آ مغر(به ضم ن و غ...اوکی؟) می آید...
میسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

میخوای من یکی از پارکتامونو بکنم بدم بهت؟؟؟:دی
ببین من چه بی جنبه ام که واسه پارکت دارم ذوق مرگ میشم!!!!
(چرا من اینور اسمایلی ندارم؟؟؟)

پانته آ پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:52 ق.ظ

آره میام پارکتو دم کلینیکتون ازت میگیرم:دی
خیلی بده اسمایلی نداره.کلی ابتکار عمل آدمو میاره پایین

الان همون ایکونی که خودت زدی!!!!

[ بدون نام ] شنبه 9 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:14 ب.ظ

شیما جون من عاشق این اسمایلی هستم که متکاشو با پتوش دست گرفته و داره میره نمیدونم کجا خیلی گوگولیه. اگه از این به بعد تو همه نوشته هات بذاریش روح اینجانبو سرشار از شادی کردی حالا ربط هم به موضوعت نداشت، نداشت فقط بذارش باشه؟؟؟؟ (میدونم الان تو دلت گفتی رو که نیست با سنگ پای قزوین در رقابته)

از خدا که پنهون نیست از شوما چه پنهوووون منم بدجور دوستش دالم....
خیلی احمقه نه؟

دختر نارنج و ترنج شنبه 9 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:24 ب.ظ http://toranjbanoo.blogsky.com/

سلام عزیزم
خوبی؟؟؟؟؟؟ چه خبرا عزیز؟؟؟؟؟ ردیفی؟؟
می گم این ایرانسل باید به خاطر به راه صواب آوردن جوانان این مرز و بوم جایزه بگیره ها! خدایی مثل این که بسیار کارآمد تشریف داره....
در ضمن: پارکتاتون هم مبارک!!!!!!!!!!!!!!

سلام گل من
بد نیستم....سلامتی...ردیف؟؟؟...نمنه؟؟؟
واقعا....عمراْ اگه فکر کنی حتی خود گشت ارشاد هم می تونست یه همچین تاثیری روی من داشته باشه هاااا
الکی نیس که دوستش دالم دیگه:دی
واااااااااااااااااااایییییییییییی...مرسی که تبریک گفتی
بوس

احسان یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:38 ب.ظ http://crosslessbridge1985.blogsky.com/


دقیقا

Nتا ÷یغام جورواجور بهت می ده

خوبی خانوم گل؟

کم پیدایی؟



میسی
من که هستم
همین دو و ورا

زهرا سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:21 ق.ظ

سلام شیما جون. من حرف خاصی نداشتم فقط الان که نظرا رو خودنم دیدم توی نظر قبلیم اسممو ننوشته بودم. اونی که عاشق اون اسمایلی متکا و پتوئه منم. گفتم بدونی. حالا شاید هم میدونستی.

وایییییییییییی میسی که گفتی عزیزم
متوجه شدم یه دوست نزدیک و خوبمه اما دقیقا کیه رو نه...لو نداده بودی:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد